۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
سید امین عظیمی (دانشکده علوم تربتی و روانشناسی)
نام: سیدامین
نام خانوادگی: عظیمی
دانشگاه محل اخذ آخرین مدرک: دانشگاه فدرال کازان روسیه
دانشکده محل اشتغال: دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
رشته تحصیلی: تکنولوژی آموزشی
 
 
 
طرح فرهنگی:
آگاهی بخشی و ارتقاء تربیت رسانه ای دانشجویان کارشناسی در مقابل تهاجمات فرهنگی
قرار گرفتن انسان امروزی در فضای مجازی روز به روز گسترش می یابد به گونه ای که امروز بحث زندگی در فضای مجازی در حوزه ها و حیطه های مختلف مانند اجتماعی، اقتصادی و اموزشی رو به گسترش است. تکرارپذیری واژه های مانند اینترنت سراسری و ماهواره ای، واقعیت مجازی و افزوده، و در نهایت متاورس و بروز و ظهور آنها در زندگی امروزی بشر حاکی از تاثیر جدی فضای مجازی در زندگی بشر امروزی است. زندگی در این دنیای مجازی مستلزم آشنایی با قواعد آن و تنظیم و ایجاد تعادل در این فضا می باشد. ضرورت تنظیم و تعادل، منبعث از ماهیت این فضاست. زیر فضای مجازی لبریز از داده و اطلاعات بسیار گوناگون است که در صورت نداشتن آگاهی و رژیم صحیح مصرف توسط انسان، این فضاست که انسان را هدایت می کند و انسان به مصرف کننده بی اختیار تبدیل می باشد.
در ایران در طول دو دهۀ اخیر همواره نگرانیهایی جدی در خصوص تأثیر گذاری سوء رسانه های گوناگون عمدتاً بیگانه بر مخاطبان طرح شده است اما کمتر مجال طرح راهکار یا تدبر و تعمق برای چاره اندیشی در قبال آن حاصل شده است. برای مثال برجسته ترین مسئله ای که در این زمینه به صورت پیوسته از اوایل دهه ۱۳۷۰ مطرح بوده و از اواسط دهه ۱۳۸۰ به اوج خود رسیده موضوع تهدیدات برنامه های شبکه های تلویزیونی ماهواره ای بوده است و به ندرت می‎توان برهه ای را در این دوره سراغ گرفت که درباره این مسئله فرهنگی به عنوان یکی از مسائل فرهنگی طراز اول کشور بحثها و گفت و گوهایی در فضای فرهنگی و اجتماعی کشور حاکم نبوده باشد؛ به گونه ای که نهادها و سازمانهای گوناگونی مأموریت یافته یا احساس وظیفه کرده اند که به مسئله شبکه های تلویزیونی ماهواره ای بپردازند و برای کاهش آثار فرهنگی اجتماعی آن وارد عمل شوند؛ اما به جرات میتوان گفت که همواره رویکرد سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی کشور بر سوی فرستنده متمرکز بوده است. فرستنده ای که هزاران کیلومتر دورتر در خارج از مرزهای این سرزمین اراده کرده است تا از امکاناتی که فناوری ماهواره در اختیارش قرار داده است برای رساندن پیامهایش به مخاطبان ایرانی یا فارسی زبانان بهره بگیرد. در مقابل، کمتر به مخاطب کـه امکان دسترسی به آن بسیار راحت تر است توجه شده است.
در برخورد با موضوع اینترنت نیز شاهد چنین فضایی هستیم و به نظر میرسد بخش زیادی از انسدادی که در این فضا صورت میگیرد ناشی از توانمند نشدن مخاطبان در برابر نگرانی های احتمالی است. چه بسا با ظهور فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی همچنان شاهد چنین روندی باشیم و این چرخه نگرانی از پذیرش نوآوری مقاومت طولانی در برابر آن و در نهایت پذیرش آن بار دیگر تکرار شود (بیچرانلو، ۱۳۹۱).
یکی از ابعاد سواد رسانه ای برخورداری از مهارتهای استفاده از رسانه های جمعی است و در این خصوص لازم است بدانیم کدام رسانه ها از فضای مجازی برای مهندسی اطلاعات» و «تسلط غرب بر فرهنگ ملتها استفاده می کنند و همین طور باید به این امر واقف باشیم که حتی در صورت شناخت رسانه ها باز هم باید مهارتهای استفاده از فرصتهای فضای مجازی و مصونیت از تهدیدهای فضای مجازی را بشناسیم (افراسیابی، ١٣٩٥).
رشد سریع در استفاده از اینترنت در سالهای اخیر بسیاری از فعالیتها و مشکلات مرتبط با اینترنت از جمله پورنوگرافی، تبلیغات نژاد پرستی تبلیغات ضد مذهبی، امپریالیسم خبری و اطلاعاتی، تقلب و سوء استفاده های مالی و تجاری پولشویی و افزایش استفاده از تجارت الکترونیک و انتقال پول را سرعت بخشیده است. مؤثرترین راه برای کاهش آسیبهای اجتماعی نوپدید ناشی از فضای مجازی و رسانه ها، علاوه بر تصویب قوانین، کسب آموزشهای تخصصی و امنیتی استفاده از اینترنت و در مجموع، ارتقای سطح سواد رسانه ای است. سواد رسانه ای مهارتی است که لازم است جوانان در کنار استفاده از رسانه ها و به خصوص اینترنت به عنوان یک رسانه تعاملی به آن مجهز شوند. استفاده از رسانه ها بدون داشتن سواد رسانه ای می تواند با اثرات نامطلوبی همراه باشد. به ویژه آنکه با فاصله اطلاعاتی و مهارتی بین جوانان با والدین از یکسو و تنوع و تخصصی شدن رسانه های جدید لزوم ارتقای مهارت های سواد رسانه ای دو چندان می شود. سواد رسانه ای می تواند همچون یک ناظر هوشمند و درونی شده رژیم مصرف رسانه ای جوانان را تنظیم کند. معمولاً وقتی تأثیرات نامناسب انواع رسانه ها مانند برنامه های رسانه ای غیرمجاز، بازیهای رایانه‎ای، شبکه های ماهواره ای برون مرزی، استفاده نابجا از اینترنت ..... بر جوانان به صورت افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی و رفتاری و آسیبهای اجتماعی آشکار می شود به راههای درمانی اندیشیده می شود. در حالی که بهتر است این گروه را به ابزار نیرومندتری به نام سواد رسانه ای مجهز سازیم تا با تکیه بر خود و سایر منابع مفید، فعالانه دست به گزینشگری و پالایش بزنند و رژیم مصرف رسانه ای خود را تنظیم و کنترل کنند و حتی بتوانند به اطرافیان خود نیز کمک کنند تربیت رسانه ای را درون خود مستقر کرده و براحتی از آن بهره ببرند.
از سویی دانشجویان به عنوان قشر جوان جامعه که بیشتر از اقشار دیگر در معرض رسانه ها هستند، معمولاً فکر می‎کنند چیزهای زیادی میدانند و آن هم به دلیل صرف وقت در کانالهای رسانه ای و تأثیرات ویژه تصاویر است. متأسفانه در بسیاری از مواقع دانشجویان و جوانان حتی از درک اولیه صنعت رسانه ای و اثرات آن بی خبرند. تعداد کمی از آنها قادرند منافع و یا طبیعت اقتصادی رسانه را معنا کنند. تعداد کمی از آنها میدانند که رسانه در بینش آنها مؤثر است و بدان شکل می دهد (تقی زاده، ۱۳۹۱).
در عین از آنجا که دانشجویان نقش فعال و اثر بخشی بر حوزه های مختلف جامعه دارند. نمونه این نقش و تاثیر در تحولات اخیر در جامعه در تعطیلی کلاس ها و دانشگاه مشهود بود. به همین دلیل آنان باید بتوانند اطلاعات رسانه ای را براحتی و به طور صحیح تجزیه و تحلیل کنند. از آنجایی که فناوریهای جدید در ارتباطات جمعی تغییرات زیادی ایجاد می کند، برای همگام شدن دانشجویان با این تغییرات باید اطلاعات دانشجویان تحول پیدا کرده و یا مورد تجدیدنظر قرار گیرد تا امکان کنترل بیشتری بر پیامهای رسانه ای به وجود آید.
بنابراین دانشجویان باید با تفکر نقادانه و عمیق تری با پیام روبرو شوند و ببینند چه چیزهایی از طریق رسانه ها بر تفکر و عملکرد آنها تأثیر میگذارد. برای تغییر این عادات باید به سمت ارتقای سطح تعامل پویا با پیام برویم و دانشجویان را از اعتیاد به رسانه ها نجات دهیم. بدین منظور بهترین راه آگاه سازی دانشجویان بالا بردن سطح سواد و تربیت رسانه ای آنان است. زیرا سواد رسانه ای کمک می‎کند تا از اندیشه های سطحی و محدود فاصله گرفته و به سمت اندیشه های عمقی و گسترده حرکت کنند و به راحتی افسار اندیشه شان را به دست رسانه نسپارند. سواد رسانه ای در واقع بار تحقیقی دارد و دانشجویان را تشویق میکند تا مسئولیت بیشتری در زمینه کنترل یادگیری خود بپذیرند و با استفاده از راه حل‎های جدید و تازه به نقد و تفسیر پیامها بپردازند. باید به این نکته توجه کرد که سواد رسانه ای فرایندی نیست که محدود به زمان و مکان خاص باشد یا اینکه پدیده ای ثابت فرض شود. بلکه سواد رسانه ای فرایندی مادام العمر است که دائماً در حال تغییر و دگرگونی است، به طوری که دانشجویان باید همواره ساختمان اطلاعات و دانش خود را وسعت دهند و از اطلاعات روز دنیا بهره مند شوند (شاهین، ۱۳۹۰).
با توجه به رشد فزاینده استفاده از اینترنت در جامعه امروز و وجود سایتهای متنوع و فراوان با محتواهای نامشخص ضروری است که دانشجویان از مفید بودن و یا مخاطره انگیز بودن این سایتها اطلاع داشته باشند. (تقی زاده (۱۳۹۱)
همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد با توجه به گسترش قابلیتهای اینترنت در ابعاد بسیار جدید و نیازهای اساسی ما به این پدیده ها، برخورداری از سواد رسانه ای در جامعه ما ضرورت انکارناپذیری است. لذا لازم است چاره ای اندیشید. بنابراین تمرکز بر زمینه سواد رسانه ای و به خصوص سواد رسانه ای در استفاده از اینترنت و فضای مجازی برای بهبود وضعیت دانشجویان در این زمینه ضروری به نظر میرسد. به همین منظور در این طرح پژوهشی تلاش می شود با تشکیل گروهی از دانشجویان علاقه مند به موضوع و مبحث سواد و تربیت رسانه ای به شکل پروژه محور با برگزاری سلسله کارگاه های سواد و تربیت رسانه ای از طریق مشارکت حداکثری دانشجویان و ورود به ابعاد مختلف موضوع به شکلی عمیق امکان ارتباط دانشجویان با این موضوع به شکلی شایسته فراهم بکند.
طرح علمی و پژوهشی:
تدوین سبک زندگی مجازی سلامت محور دانش آموزان متوسطه (مبتنی بر رویکرد سلامت سازمان بهداشت جهانی)
سبک زندگی مفهومی است که دانشمندان مختلف تعاریف مختلفی برای آن ارائه داده‌اند. تحقیق پیش رو در تلاش است دیدگاه¬های موافق و مخالف در زمینه تغییرات سبک زندگی به سوی دیجیتالی شدن را در شهر اصفهان شناسایی و ارائه نماید. این پژوهش کیفی، به لحاظ هدف اکتشافی است و شامل دو مرحله می¬باشد. در این تحقیق جهت انجام بخش کیفی، روش تحلیل تماتیک با شیوه کدگذاری آترایداسترلینگ (2001) به کار گرفته شد. بعلاوه، جهت دستیابی به اطلاعات از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده که طی آن متخصصین (10 نفر) و والدین (12 نفر) و نوجوانان (15 نفر) جهت ارائه دیدگاه¬های خود در مورد آسیب¬های سبک زندگی دیجیتالی انتخاب شده و مشارکت کردند. نمونه¬ گیری و جمع آوری داده ها در هر سه گروه تا زمان رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه پیدا کرده و زمانی به توقف رسید که داده‌هاي تکراری بدست آمد. پس از اتمام مصاحبه¬ها و بررسی جزء به جزء داده‌های اولیه، تعداد 412 مضمون کلی استخراج شده است که با تحلیل و تقلیل مضامین، تعداد 72 مضمون پایه به دست آمد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که آسیب¬های سبک زندگی دیجیتال در نوجوانان اصفهان را می¬توان در ۴ طبقه کلی فراگیر ارائه نمود که این طبقات عبارتند از 1) آسیب های روانشناختی (شامل مشکلات ارتباطی، باتلاق تضییع عمر، اهمالکاری تحصیلی، علایق محدود، سقوط اندیشه و تکانشگری، پریشانی ذهنی، احساس حقارت)، 2) آسیب های اجتماعی (شامل خطرات امنیتی و عدم آگاهی اجتماعی)، 3) آسیب های فرهنگی ( شامل بحران هویت فرهنگی، ناهنجاری در ارزشها، مد پرستی و سطحی نگری) و در نهایت 4) آسیب جسمی (بی توجهی به سلامت جسمانی و خود تخریبی) و 5) آسیب های حیطه عاطفی- معنوی – روحی سبک زندگی دیجیتالی. در پایان، این پژوهش با بررسی دیدگاه متخصصان و معلمان، راهکارهایی جهت تدوین برنامه¬های مشاوره‌ای موثر در جهت کاهش آسیب‌ها و افزایش فرصت‌های مطلوب در راستای جهانی شدن نوجوانان ایرانی ارائه داده تا راهگشای حل معضلات سبک زندگی دیجیتالی در جامعه باشد.
 
 
عنوان تخصص‌های مورد نیاز
دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
 
صفحه شخصی استاد
 
تاریخ به روزرسانی:
1403/07/30
تعداد بازدید:
53
Powered by DorsaPortal